وقتي ترکش به قلبش خورد ، بلند گفت: يا مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
سرش رو بلند کردم که بگذارم روي پايم
گفت: ول کن سرم رو ، بذار آقا سرم رو بغل کنه
هنوز لبخند بر لب داشت و چشم هايش به افق بود که رفت
چه رفتني ... سر به دامن مولا ... با لبخند ... با آرامش ... اللهم ارزقنا...
نظرات شما عزیزان:


.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:]چشم

پاسخ:سلام یه چند تا برام به صورت نظر بفرست . ممنون
.: Weblog Themes By Pichak :.